- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کیستکز راه تو چون خاشاک بردارد مرا شعله جاروبیکند تا پاک بردارد مرا
2 شمع خاموشی به داغ سرنگونی رفتهام تاکجا آن شعلهٔ بیباک بردارد مرا
3 ننگ دارد خاک هم از طینت بیحاصلم خون نخجیرم، چسان فتراک بردارد مرا
4 هستیامعهدی بهنقش سجدهٔ او بستهست خاک خواهم شد اگر از خاک بردارد مرا
5 صد فلک ریزد غبار دامن افشاندهام یک شررگر شعلهٔ ادراک بردارد مرا
6 صبح بیسرمایهای احرام از خود رفتنم کوگریبان تا به دوش چاک بردارد مرا
7 بار اسبابگرانجانیست سر تا پای من کیست غیر از خاطر غمناک بردارد مرا
8 پیکرمگردد غبار یأس و برخیزد ز خاک بهکه دست منت افلاک بردارد مرا
9 نشئهای از درد مخموری به خاک افتادهام شوق میخواهم به دست تاک بردارد مرا
10 گرد من بیدل هوای عرصهگاه نیستیست از تپیدن هرکهگردد خاک بردارد مرا