کی سر شوریده من فکر سامان از اسیر شهرستانی غزل 268

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

کی سر شوریده من فکر سامان می‌کند

1 کی سر شوریده من فکر سامان می‌کند چاک‌های سینه‌ام کار گریبان می‌کند

2 شب به یاد روی آتشناک او در کنج غم گریه‌ای دارم که آتش را گلستان می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment