سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

آن کیست کاندر رفتنش صبر از سعدی شیرازی غزل 176

غزل 176 ام از 1930 غزلیات

آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد

1 آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد ترک از خراسان آمدست از پارس یغما می‌برد

2 شیراز مشکین می‌کند چون ناف آهوی ختن گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا می‌برد

3 من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان کان چشم خواب آلوده خواب از دیده ما می‌برد

4 برتاس در بر می‌کنم یک لحظه بی اندام او چون خارپشتم گوییا سوزن در اعضا می‌برد

5 بسیار می‌گفتم که دل با کس نپیوندم ولی دیدار خوبان اختیار از دست دانا می‌برد

6 دل برد و تن درداده‌ام ور می‌کشد استاده‌ام کآخر نداند بیش از این یا می‌کشد یا می‌برد

7 چون حلقه در گوشم کند هر روز لطفش وعده‌ای دیگر چو شب نزدیک شد چون زلف در پا می‌برد

8 حاجت به ترکی نیستش تا در کمند آرد دلی من خود به رغبت در کمند افتاده‌ام تا می‌برد

9 هر کو نصیحت می‌کند در روزگار حسن او دیوانگان عشق را دیگر به سودا می‌برد

10 وصفش نداند کرد کس دریای شیرینست و بس سعدی که شوخی می‌کند گوهر به دریا می‌برد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد

شاعر شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد چه کسی است ؟

شاعر شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد سعدی شیرازی می باشد.

شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد چیست ؟

قالب شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد غزل است

مضمون اصلی شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر