-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی در صفا چو تیغ تواش سینه روشن است بی جوهری ز چهره آیینه روشن است
2 از فیض آب گوهر پیکان تیر او در بحر عشق چون صدفم سینه روشن است
3 غم نیست گر به روی تو گاهی کند نگاه چون آفتاب کوری آیینه روشن ا ست
4 زاهد خیال شیشه می کرد وکور شد آه که مرا که در شب آدینه روشن است؟