- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی اهل دل به کام خود از دوستان برند تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند
2 از ما برید یار به اندک حکایتی چندان نبود این که ز هم دوستان برند
3 شد گرم تا شنید ز ما سوز دل چو شمع آه این چه حرف بود که ما را زبان برند
4 آنکس که گشت باعث سوز فراق ما یارب سرش به مجلس او شمعسان برند
5 وحشی مبر به تیغ ز جانان که اهل دل از هم نمیبرند اگر از جهان برند