هر کو نه خدمت تو کند در بطالتست از سیف فرغانی غزل 64

سیف فرغانی

آثار سیف فرغانی

سیف فرغانی

هر کو نه خدمت تو کند در بطالتست

1 هر کو نه خدمت تو کند در بطالتست وآن کو نه مدحت تو کند در ضلالتست

2 قومی بکار دنیی وقومی بآخرت مشغولیی که با تو نباشد بطالتست

3 نظمی که می کنیم وبآخر نمی رسد از داستان عشق تو اول مقالتست

4 از حال ما خبر ز مجانین عشق پرس هشیار را خبر نبود کین چه حالتست

5 گفتم بدل که تحفه جانان مکن زجان گو را بکار ناید ومارا خجالتست

6 ابرام نامه گرچه ازآن در بریده ام آهم رسول صادق وشعرم رسالتست

7 ای عالم ار تو وعده بجنت کنی خطاست مشتاق دوست را که ز حورش ملالتست

8 آنکو بعلم وعقل خود از دوست باز ماند عقلش جنون شناس که علمش جهالتست

9 وقتست سیف را که نگوید دگر سخن ذکرت بدل کند که زبان را کلالتست

عکس نوشته
کامنت
comment