-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 هر که از برگ و از نوا گوید مشنو: کز زبان ما گوید
2 بندهٔ خانهزاد باید جست کو ترا سر این سرا گوید
3 آنکه از کوی آشنایی نیست کی سخنهای آشنا گوید؟
4 چو مقامیست هر کسی را خاص از مقامی که هست وا گوید
5 دم ز چرخ فلک زند خورشید ذره از خاک و از هوا گوید
6 مرد را در سلوک مرقاتیست راز بر حسب ارتقا گوید
7 آنچه در خرقه گفته بود آن پیر طفل باشد که در قبا گوید
8 سخن از نیک میرود، بنویس بچه پرسی که از کجا گوید؟
9 چه غم از جبرییل دارد دل؟ که ز پیغمبر و خدا گوید
10 تا تو باشی و او به وقت سخن تو جدا گویی، او جدا گوید
11 این دویی از میان چو برخیزد همه او گوید و سزا گوید
12 اوحدی پیش او چه داند گفت؟ رخ او را هم او ثنا گوید