هر که را عشق از محمدحسین غروی اصفهانی غزل 97

محمدحسین غروی اصفهانی

آثار محمدحسین غروی اصفهانی

محمدحسین غروی اصفهانی

هر که را عشق بود ساقی و عقلست ندیم

1 هر که را عشق بود ساقی و عقلست ندیم دولتی یافته بی کلفت جمع زر و سیم

2 وانکه با ابروی پیوستۀ جانان پیوست ساغر شوق بگیرد بکف ذوق سلیم

3 قاب قوسین دو ابروی تو بر هر که فتد رفرف همت او بگذرد از عرش عظیم

4 وانکه را با خط و خال تو پریوش ربط است خط آزادگی او را بود از دیو رجیم

5 حاش لله ز دهانی و میانی که تراست کی بدان نقطۀ موهوم رسد فکر حکیم

6 دفتر حسن و کمال تو کتابیست مبین سنت عشق جمال تو حدیثی است قدیم

7 حسن لیلای ازل تا بابد می طلبد دل مجنون صفتی را ز غم عشق دو نیم

8 نظر لطف تو گیرنده تر از خلد برین شرر قهر تو سوزنده تر از نار جحیم

9 هیچ سنجیدۀ فهمیده برابر نکند نعمت وصل تو با لذت جنات نعیم

10 هرچه آید ز تو، دانم همه را فوز مبین وز در خویش مرانم که عذابیست الیم

11 مفتقر رقت دل می طلب و لطف عمل تا که چون غنچه شوی باز به یک طرفه نسیم

عکس نوشته
کامنت
comment