-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکس که باشد همخانه صبح چون مهر گردد پروانه صبح
2 دارد ز مستی چون بحر مواج اندر دهن کف دیوانه صبح
3 در آخر شب زنهار گویید با گوش خورشید افسانه صبح
4 مشاطه را گو سازد مطرا گیسوی شب را از شانه صبح
5 فرض است با ما ناآشنایی هرکس که باشد بیگانه صبح
6 در بزم امکان بیسعی و کوشش واصل نگردد جانانه صبح
7 غافل مباشید یاران که دارد گنج فراوان ویرانه صبح!
8 صد خوشه خرمن حاصل توان داد در مزرع دل از دانه صبح
9 در سینه جا کن هرگه که گوید درس ادب را فرزانه صبح
10 نظاره میکن مانند طغرل از روزن دل کاشانه صبح!