1 هر که کشته شود به عشق خدا به یقینم که او خدا گشته است
2 خونبها خود هدیه به گشتهٔ خویش تا نگوئی که او چرا کشته است
3 پادشاهی دهد به درویشی هان نگویی که او گدا گشته است
1 ای آب حباب آب دریاب سرچشمهٔ این سراب دریاب
2 جامی و شراب و جسم و جانی این جام پر از شراب دریاب
1 در خرابات فنا ملک بقا داریم ما خوش بقای جاودانی زین فنا داریم ما
2 کشته عشقیم و جان در کار جانان کرده ایم این حیات لایزالی خونبها داریم ما
1 خوش حضوریست بزم ما دریاب هرچه می بایدت بیا دریاب
2 می جام فنا چه می نوشی ذوق خمخانهٔ بقا دریاب