1 هر که در حبّ و بُغض و منع و عطا نبودش دل بغیر حق مایل
2 نقدِ ایمان خویش را یابد بر مَحَکّ قبولِ حق کامل
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای دل و دیده خاک نعلینت رشته جان شراک نعلینت
2 شد ادیم رخم به خون جگری تا چو نعلین زیر پا سپری
1 مصطفی کش جوامع الکلم است که بدان سلک شرع منتظم است
2 بعد من کان مؤمنا بالله و بیوم ینال فیه جزاه
1 گشت پرباد مفسدی را بوق برد نفسش نفیر بر عیوق
2 شد پی میل خویش مکحله جوی کرد صحرا و دشت در تک و پوی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به