هر که را در کیش او نهی است از سحاب اصفهانی غزل 101

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

هر که را در کیش او نهی است راح

1 هر که را در کیش او نهی است راح خون او در کیش میخواران مباح

2 شیخ در تقوی صلاح خویش دید ما صلاح خویش در ترک صلاح

3 بهر قتل عاشقان مژگان تو بی نیاز است از سهام و از رماح

4 میل آزادی ندارم ورنه نیست بندیم در پای و قیدی بر جناح

5 بی وفایی شد به عهد یار ما در میان خوب رویان اصطلاح

6 ز آن رخ چون روز و زلف چون شبم تیره گون شد هم صباح و هم رواح

7 ساقی دهرم (سحاب) از خون دل پر کند جام صبوحی هر صباح

عکس نوشته
کامنت
comment