هرگه رقم کنم به تو عذر از نظیری نیشابوری غزل 43

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

هرگه رقم کنم به تو عذر گناه را

1 هرگه رقم کنم به تو عذر گناه را ریزم چو خامه از مژه خون سیاه را

2 شاید که شرم ذلت ما را گران خرند آن جا که خرمنی است بها برگ کاه را

3 مطرب ره سماع به آهنگ می زند صوفی خانقاه غلط کرده راه را

4 آن عارفان که در رمضان باده می خورند بینند در زلال قدح عکس ماه را

5 معراج ما نهایت افتادگی بود در عشق قرب سدره بود قعر چاه را

6 آن جا که بی تفاوتی وسع رحمت است بدخواه انفعال دهد نیک خواه را

7 عشق آمد و به خرقه پشمین فروختیم تشریف شاه اکبر و عباس شاه را

8 کردیم خاک مسکنت و نیستی به سر تعظیم صدر و منزلت بارگاه را

9 سرگشته اند خلق «نظیری » بیا که ما روشن کنیم زمزمه خانقاه را

عکس نوشته
کامنت
comment