- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
2 از رنگ بلور تو شیرین شده جور تو هر چند که جور تو بس تند قدم دارد
3 ای نازش حور از تو وی تابش نور از تو ای آنک دو صد چون مه شاگرد و حشم دارد
4 ور خود حشمش نبود خورشید بود تنها آخر حشم حسنش صد طبل و علم دارد
5 بس عاشق آشفته آسوده و خوش خفته در سایه آن زلفی کو حلقه و خم دارد
6 گفتم به نگار من کز جور مرا مشکن گفتا به صدف مانی کو در به شکم دارد
7 تا نشکنی ای شیدا آن در نشود پیدا آن در بت من باشد یا شکل بتم دارد
8 شمس الحق تبریزی بر لوح چو پیدا شد والله که بسی منت بر لوح و قلم دارد