هر که بی او زندگانی می‌کند از سعدی شیرازی غزل 245

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

هر که بی او زندگانی می‌کند

1 هر که بی او زندگانی می‌کند گر نمی‌میرد گرانی می‌کند

2 من بر آن بودم که ندهم دل به عشق سروبالا دلستانی می‌کند

3 مهربانی می‌نمایم بر قدش سنگدل نامهربانی می‌کند

4 برف پیری می‌نشیند بر سرم همچنان طبعم جوانی می‌کند

5 ماجرای دل نمی‌گفتم به خلق آب چشمم ترجمانی می‌کند

6 آهن افسرده می‌کوبد که جهد با قضای آسمانی می‌کند

7 عقل را با عشق زور پنجه نیست احتمال از ناتوانی می‌کند

8 چشم سعدی در امید روی یار چون دهانش درفشانی می‌کند

9 هم بود شوری در این سر بی خلاف کاین همه شیرین زبانی می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment