هرکه از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 10

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

هرکه را عون حق حصار شود

1 هرکه را عون حق حصار شود عنکبوتیش پرده‌دار شود

2 سوسماری ثنای او گوید اژدهائی رضای او جوید

3 نعل او فرق عرش را ساید لعل او زیب فرش را شاید

4 زهر در کام او شکر گردد سنگ در دست او گهر گردد

5 هرکه او سر برین ستانه نهد پای بر تارک زمانه نهد

6 عقل درمانده را بدین درخواند زانکه درماند هرکه زین درماند

7 ترسم از جاهلی و نادانی ناگهان بر صراط درمانی

8 جاهلی مر ترا به نار دهد تا ترا کوک و کوکنار دهد

9 لقمه دیدی که مرد می‌خاید گندمی زان میان برون آید

10 بوده پیش جراد و مرغ و ستور دیده تاب خراس و تف تنور

11 داشته زیر آسیای تو پای که نگه داشتش خدای خدای

12 از پیِ حفظ مال و نفس و نفس او ترا بس تو کرده‌ای زو بس

13 من بگویم ترا به عقل و به هوش گر ببندی تو پند من در گوش

14 سگ و زنجیر چون به دست آری آهوی دشت را شکست آری

15 پس بدین اعتقاد و این اخلاص از برای معاش و کسب خلاص

16 اعتماد تو بر سگ و زنجیر بیش بینم که بر سمیع و بصیر

17 نور ایمانت را در این بنیاد آهنی و سگی به غارت داد

عکس نوشته
کامنت
comment