- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که می با تو خورد عربده کرد هر که روی تو دید عشق آورد
2 زهر اگر در مذاق من ریزی با تو همچون شکر بشاید خورد
3 آفرین خدای بر پدری که تو فرزند نازنین پرورد
4 لایق خدمت تو نیست بساط روی باید در این قدم گسترد
5 خواستم گفت خاک پای توام عقلم اندر زمان نصیحت کرد
6 گفت در راه دوست خاک مباش نه که بر دامنش نشیند گرد
7 دشمنان در مخالفت گرمند و آتش ما بدین نگردد سرد
8 مرد عشق ار ز پیش تیر بلا روی درهم کشد مخوانش مرد
9 هر که را برگ بی مرادی نیست گو برو گرد کوی عشق مگرد
10 سعدیا صاف وصل اگر ندهند ما و دردی کشان مجلس درد