هرکه راکردند راحت محرم از بیدل دهلوی غزل 380

بیدل دهلوی

آثار بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

هرکه راکردند راحت محرم احسان شب

1 هرکه راکردند راحت محرم احسان شب چون سحربرآه محمل بست درهجران شب

2 تیره‌بختان را ز نادانی به چشم کم مبین صبح با آن روشنی‌گردی‌ست از دامان شب

3 آسمان نشناخت موقع ور‌نه در تحریر فیض بر بیاض صبح ننوشتی خط ریحان شب

4 بهر منع شکوه بختم سرمه‌سایی می‌کند لیک ازین غافل‌که می‌بالد بلند افغان شب

5 گر حضور صبح اقبالی نباشدگو مباش از سیه‌بختی به سامان کرده‌ام سامان شب

6 از فلک تا زله برداری شکم برپشت بند آفتاب اینجاست داغ آرزوی نان شب

7 با چنین خوابی‌که بختم مایه‌دار نقد اوست می‌توان‌کردن ادا از روز من تاوان شب

8 سطر آهی نارسا افتاد رنگ صبح ریخت زان همه مشقی که کردم در دبیرستان شب

9 الفت بخت سیه چون سایه داغم‌کرده است ششجهت روز است و من‌دارم همان دامان شب

10 بیدل از یادش به ترک خواب سودا کرده‌ایم ورنه جز محمل قماشی نیست در دکان شب

عکس نوشته
کامنت
comment