آنکه دل من ببرد، از از اوحدی مراغه‌ای غزل 123

اوحدی مراغه‌ای

آثار اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

آنکه دل من ببرد، از همه خوبان، یکیست

1 آنکه دل من ببرد، از همه خوبان، یکیست وآنکه مرا می‌کشد در غم خود، آن یکیست

2 نیست عدو را مجال، با مدد آن جمال آیت دردش پرست، نسخهٔ درمان یکیست

3 عاشق و معشوق و عشق، عاقل و معقول و عقل عالم و معلوم و علم، دین و دل و جان یکیست

4 آنکه خلیل تو بود وین که حبیب منست دو بدور ار چه گشت، در همه دوران یکیست

5 سایه جدا می‌کند صورت هامون ز کوه ورنه بر آفتاب کوه و بیایان یکیست

6 گر چه بر آمد نقوش، چشم بخود دار و گوش سایه‌نشینان پرند، سایه سلطان یکیست

7 گشت کلام و نطق، مختلف اندر ورق ورنه خدای بحق، در همه ادیان یکیست

8 هم به کرامت فزود قدر سلیمان ز دیو گرنه کرامت بود، دیو و سلیمان یکیست

9 گرچه به حکم صروف، بر ورق این حروف پیش و پس آمد نقط ، نقطهٔ ایمان یکیست

10 از سخن اوحدی نامه تفاوت گرفت چون که به معنی رسی، آخر و عنوان یکیست

عکس نوشته
کامنت
comment