- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنکه دل من ببرد، از همه خوبان، یکیست وآنکه مرا میکشد در غم خود، آن یکیست
2 نیست عدو را مجال، با مدد آن جمال آیت دردش پرست، نسخهٔ درمان یکیست
3 عاشق و معشوق و عشق، عاقل و معقول و عقل عالم و معلوم و علم، دین و دل و جان یکیست
4 آنکه خلیل تو بود وین که حبیب منست دو بدور ار چه گشت، در همه دوران یکیست
5 سایه جدا میکند صورت هامون ز کوه ورنه بر آفتاب کوه و بیایان یکیست
6 گر چه بر آمد نقوش، چشم بخود دار و گوش سایهنشینان پرند، سایه سلطان یکیست
7 گشت کلام و نطق، مختلف اندر ورق ورنه خدای بحق، در همه ادیان یکیست
8 هم به کرامت فزود قدر سلیمان ز دیو گرنه کرامت بود، دیو و سلیمان یکیست
9 گرچه به حکم صروف، بر ورق این حروف پیش و پس آمد نقط ، نقطهٔ ایمان یکیست
10 از سخن اوحدی نامه تفاوت گرفت چون که به معنی رسی، آخر و عنوان یکیست