- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن که هلاک من همیخواهد و من سلامتش هر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتش
2 میوه نمیدهد به کس باغ تفرج است و بس جز به نظر نمیرسد سیب درخت قامتش
3 داروی دل نمیکنم کان که مریض عشق شد هیچ دوا نیاورد باز به استقامتش
4 هر که فدا نمیکند دنیی و دین و مال و سر گو غم نیکوان مخور تا نخوری ندامتش
5 جنگ نمیکنم اگر دست به تیغ میبرد بلکه به خون مطالبت هم نکنم قیامتش
6 کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی کانچه گناه او بود من بکشم غرامتش
7 هر که هوا گرفت و رفت از پی آرزوی دل گوش مدار سعدیا بر خبر سلامتش