کی بود ای گل که تنگت از بابافغانی شیرازی غزل 431

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا کشم

1 کی بود ای گل که تنگت در دل شیدا کشم چند ناز سرو و جور غنچهٔ رعنا کشم

2 بی‌گل روی تو در خلوت‌سرای چشم و دل خوش نباشد گر هزاران صورت زیبا کشم

3 می‌کشم دامن ز گرد راهت از غیرت ولی گر دهد دستم روان در دیدهٔ بینا کشم

4 چند دور از چشمهٔ نوش تو از درد فراق سر نهم در آب شور دیده و دریا کشم

5 مانده‌ام در دشت حرمان و ز دست روزگار آنقدر فرصت نمی‌یابم که خار از پا کشم

6 تنگ شد بر من فضای شهر از آن مشکین‌غزال دست همت بعد ازین در دامن صحرا کشم

7 چون فغانی از دل سوزان و چشم اشکبار شعله از دریا برآرم لاله از خارا کشم

عکس نوشته
کامنت
comment