1 کسی که از پس احمد روا بود مرسل بزرگوار امیر امام خاقانی است
2 رسول شروان چون خوانی آن بزرگی را که در جهان سخن ملک او سلیمانی است
3 رسول بازپسین را هزار گونه قسم به جان پاک عزیز رسول شروانی است
1 آن نازنین که عیسی دلها زبان اوست عود الصلب من خط زنار سان اوست
2 بس عقل عیسوی که ز مشکین صلیب او زنار بندد ارچه فلک طیلسان اوست
1 گر مدعی نهای غم جانان به جان طلب جان چون به شهر عشق رسد نورهان طلب
2 خون خرد بریز و دیت بر عدم نویس برگ هوا بساز و نثار از روان طلب
1 زان زلف مشک رنگ نسیمی به ما فرست یک موی سر به مهر به دست صبا فرست
2 زان لب که تا ابد مدد جان ما ازوست نوشی به عاریت ده و بوسی عطا فرست