در دام خود کی افکند صیاد از حکیم سبزواری غزل 103

حکیم سبزواری

آثار حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

در دام خود کی افکند صیاد عشق اهل هوس

1 در دام خود کی افکند صیاد عشق اهل هوس آری ندیده دیدهٔ شاهین کند صید مگس

2 نی سودی اندر پیشه‌ها نی حاصلی ز اندیشه‌ها عشقی به روی کار بر حق سخن اینست و بس

3 ای دلبر بی‌مهر من بی مهر رویت ذره سان سرگشته و بیچاره‌ام ای چاره‌ام فریاد رس

4 مردیم در کنج قفس وز گردش وارون چرخ صد رخنه در دل هست و نیست یک رخنهٔ در این قفس

5 رسمی است میگیرد عسس در هر دیاری مست را لیکن به ملک عاشقی این مست می‌گیرد عسس

6 نبود عجب کاید نفس با آن که کشتی صدرهم تا سوی دل بویت برد از سینه می‌آید نفس

7 ای باغبان چون ساختی گل را جدا از عندلیب باری نسازد همنشین با نوگلم هر خار و خس

8 سر در گریبان کرده‌ام با خویش باشد سر من تار از دلم افشا کنم کو محرم اسرار کس

عکس نوشته
کامنت
comment