- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسیکه مانده به بند لباس زندانیست پریدن از قفس نام و ننگ عریانیست
2 به پختگی جنون کی بمن رسد مجنون همین بسست که من شهری او بیابانیست
3 زچشم گریان، بیقدر شد متاع جنون بهر دیار که بارندگیست ارزانیست
4 بهار آمده یارب چه رهن باده کنم مرا که جامه عیدی قبای عریانیست
5 دلا حقیقت این هر دو نشئه از من پرس حیات گردی و این مرگ دامن افشانیست
6 کلیم دعوی دل را بزلف یار ببخش دگر مپیچ بران، عالم پریشانیست