بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

کسی که چون مژه عبرت دلیل از بیدل دهلوی غزل 926

غزل 926 ام از 2828 غزلیات

کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد

1 کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد به خاک تا نگرد چشم خم به‌گردنش افتد

2 خوش است ناز تجرد به دیده‌ها نفروشی خجالت است که عیسی نظر به سوزنش افتد

3 غبار سعی معاش آنقدر مخواه فراهم که انفعال طبیعت به فکر رفتنش افتد

4 درین محیط رسد موج ما به منصب ‌گوهر دمی که نوبت دندان به دل فشردنش افتد

5 به خشک پاره بسازید کز تمتّع دنیا گداز شمع خورد هرکه نان به روغنش افتد

6 کریم دست نیازد به پاس نسبت همّت مبادا چین سرآستین به دامنش افتد

7 وداع عمر طریق حرام ناز تو دارد قیامت‌ است اگر چشم کس به رفتنش افتد

8 به خاکساری خویشم امیدهاست که شاید غلط به سرمه کند چون نگاه بر منش افتد

9 ز نام جاه حذر کن مباد نقش نگینش به نقب قبر کشد تا هوس به کندنش افتد

10 اراده شکوهٔ دل نیست لیک ریشهٔ الفت ز دانه‌ای ا‌ست‌ که آتش به ساز خرمنش افتد

11 به پاس راز محبت ‌گداخت طاقت بیدل که تا سر مژه جنبد جگر به دامنش افتد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد

شاعر شعر کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد چه کسی است ؟

شاعر شعر کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد بیدل دهلوی می باشد.

شعر کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد چیست ؟

قالب شعر کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد غزل است

مضمون اصلی شعر کسی که چون مژه عبرت دلیل روشنش افتد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر