1 جهان از خود برون آوردهٔ کیست؟ جمالش جلوهء بی پردهٔ کیست؟
2 مرا گوئی که از شیطان حذر کن بگو با من که او پروردهٔ کیست؟
1 خدمت و محنت شعار اشتر است صبر و استقلال کار اشتر است
2 گام او در راه کم غوغا ستی کاروان را زورق صحرا ستی
1 منکر نتوان گشت اگر دم زنم از عشق این نشه بمن نیست اگر با دگری هست
2 ای ترا حق خاتم اقوام کرد بر تو هر آغاز را انجام کرد
1 سوز سخن ز نالهٔ مستانهٔ دل است این شمع را فروغ ز پروانهٔ دل است
2 مشت گلیم و ذوق فغانی نداشتیم غوغای ما ز گردش پیمانهٔ دل است
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران