1 ای آنکه فرشته خویی و حور سرشت دل روی تو دید و حور از دست بهشت
2 گر نقد فرح به نسیه می نفروشی هشت اشرفیت بکف به از هشت بهشت
1 تاخریدار تو شد گل آبرو صدجا فروخت هرکه یوسف میخرد نتاوند استغنا فروخت
2 بهر آن ترسا پسر گر جان فروشم عیب نیست پیر ما دنیا و دین در خانه ترسا فروخت
1 گر زخم عشق بر دل مردم جراحت است مارا ز زخم تیر بتان چشم راحت است
2 گل راست حسن و بسته دهان مرا نمک حسن نکو بسی است سخن در ملاحت است