- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کیست آن فتنه که با تیر و کمان میگذرد وان چه تیرست که در جوشن جان میگذرد
2 آن نه شخصی که جهانیست پر از لطف و کمال عمر ضایع مکن ای دل که جهان میگذرد
3 آشکارا نپسندد دگر آن روی چو ماه گر بداند که چه بر خلق نهان میگذرد
4 آخر ای نادره دور زمان از سر لطف بر ما آی زمانی که زمان میگذرد
5 صورت روی تو ای ماه دلارای چنانک صورت حال من از شرح و بیان میگذرد
6 تا دگر باد صبایی به چمن بازآید عمر میبینم و چون برق یمان میگذرد
7 آتشی در دل سعدی به محبت زدهای دود آنست که وقتی به زبان میگذرد