1 ای آنکه تو را همیشه در بر طلبم وز لعل لبت هماره شکر طلبم
2 من قند مکرر آورم پیش لبت وز لعل تو دشنام مکرر طلبم
1 خدای عزوجل بر جهانیان بخشود دری ز روضه ی رضوان به روی خلق گشود
2 سفینه ی نوح آسوده شد ز موج خطر تن خلیل رها گشت از آتش نمرود
1 شکست دستی کز خامه بس نگار آورد نگارها ز سر کلک زرنگار آورد
2 شکست دستی کاندر پرند روم و طراز هزار سحر مبین، هر دم آشکار آورد
1 کای همایون تو سنت در حمله چون کحل و عرار وی درخشان صارمت در شعله چون مزح و عفار
2 آن یکی تازی نژاد از دودمان ذوالجناح این یکی هندی نهاد از خاندان ذوالفقار