- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نکند گر چه کسی گوش به فریاد کسی هیچ کافر نکشد منت امداد کسی
2 هر چه می گویی از آن عربده جو می آید آه از آن دم که به افسون رود از یاد کسی
3 بیش از این هم چه کند صنعت آیینه گران درس بینش نتوان خواند به امداد کسی
4 رفتم از خاطرش اما نفسی بی من نیست نتوان برد فراموشیم از یاد کسی
5 شعله داد از نفسی خرمن هستی بر باد نکند رو به خرابی دل آباد کسی
6 یک سخن بر ورق دفتر ایجاد بس است تا قیامت نشود هیچ کس استاد کسی
7 هست اقلیم محبت ستم آباد اسیر هیچ کس شکوه نکرده است زبیداد کسی