سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

ای که رحمت می‌نیاید بر از سعدی شیرازی غزل 144

غزل 144 ام از 1930 غزلیات

ای که رحمت می‌نیاید بر منت

1 ای که رحمت می‌نیاید بر منت آفرین بر جان و رحمت بر تنت

2 قامتت گویم که دلبندست و خوب یا سخن یا آمدن یا رفتنت

3 شرمش از روی تو باید آفتاب کاندرآید بامداد از روزنت

4 حسن اندامت نمی‌گویم به شرح خود حکایت می‌کند پیراهنت

5 ای که سر تا پایت از گل خرمنست رحمتی کن بر گدای خرمنت

6 ماه رویا مهربانی پیشه کن سیرتی چون صورت مستحسنت

7 ای جمال کعبه رویی باز کن تا طوافی می‌کنم پیرامنت

8 دست گیر این پنج روزم در حیات تا نگیرم در قیامت دامنت

9 عزم دارم کز دلت بیرون کنم و اندرون جان بسازم مسکنت

10 درد دل با سنگدل گفتن چه سود باد سردی می‌دمم در آهنت

11 گفتم از جورت بریزم خون خویش گفت خون خویشتن در گردنت

12 گفتم آتش درزنم آفاق را گفت سعدی درنگیرد با منت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که رحمت می‌نیاید بر منت

شاعر شعر ای که رحمت می‌نیاید بر منت چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که رحمت می‌نیاید بر منت سعدی شیرازی می باشد.

شعر ای که رحمت می‌نیاید بر منت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای که رحمت می‌نیاید بر منت چیست ؟

قالب شعر ای که رحمت می‌نیاید بر منت غزل است

مضمون اصلی شعر ای که رحمت می‌نیاید بر منت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر