- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنکس که بهر نام تو از جان زیان نکرد عنقای عشق در دل او آشیان نکرد
2 در پرده دلش اثری از حیات نیست آنرا که در درون غم تو کار جان نکرد
3 آنکس که آفتاب سعادت برو نتافت با ماه عشقت اختر عقلش قران نکرد
4 وآن را که طوق مهر تو در گردن اوفتاد بر فرقش ار چه تیغ زدی سر گران نکرد
5 وآنکس که دل ز دوستی جان فرو نشست او پاک نیست، غسل بآب روان نکرد
6 آنکس که جان بداد بامید سود وصل با تو درین معامله خود را زیان نکرد
7 عاشق که سیر گشت ز خود گر چه گرسنه است کونین لقمه یی شد و او در دهان نکرد
8 عشق تو مرد را ز بلاها امان نداد صیاد صید را بسلامت ضمان نکرد
9 وآنرا که دل زآتش عشق تو روشنست دست اندر آب تیره این خاکدان نکرد
10 آنرا که در زمین دل افتاد تخم عشق چون گاو بار برد و چو گردون فغان نکرد
11 ای آنکه لاف می زنی از عشق آن نگار کز کبر و ناز یک نظر اندر جهان نکرد
12 دست از جهان بدار که اصحاب کهف وار در غار ره نیافت سگ ار ترک نان نکرد