-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو کیستی ز کجائی که آسمان کبود هزار چشم براه تو از ستاره گشود
2 چه کویمت که چه بودی چه کرده ئی چه شدی که خون کند جگرم را ایازی محمود
3 تو آن نئی که مصلی ز کهکشان میکرد شراب صوفی و شاعر تر از خویش ربود
4 فرنگ اگرچه ز افکار تو گره بگشاد به جرعه دگری نشئه ترا افزود
5 سخن ز نامه و میزان دراز تر گفتی به حیرتم که نبینی قیامت موجود
6 خوشا کسی که حرم را درون سینه شناخت دمی تپید و گذشت از مقام گفت و شنود
7 از آن بمکتب و میخانه اعتبارم نیست که سجده ئی نبرم بر در جبین فرسود