- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو کیی در این ضمیرم که فزونتر از جهانی تو که نکته جهانی ز چه نکته میجهانی
2 تو کدام و من کدامم تو چه نام و من چه نامم تو چه دانه من چه دامم که نه اینی و نه آنی
3 تو قلم به دست داری و جهان چو نقش پیشت صفتیش مینگاری صفتیش میستانی
4 چو قلم ز دست بنهی بدهیش بیقلم تو صفتی که نور گیرد ز خطاب لن ترانی
5 تن اگر چه در دوادو اثر نشان جان است بنماید از لطافت رخ جان بدین نشانی
6 سخن و زبان اگر چه که نشان و فیض حق است به چه ماند این زبانه به فسانه زبانی
7 گل و خار و باغ اگر چه اثری است ز آسمانها به چه ماند این حشیشی به جمال آسمانی
8 وگر آسمان و اختر دهدت نشان جانان به چه ماند این دو فانی به جلالت معانی
9 بفروز آتشی را که در او نشان بسوزد به نشان رسی تو آن دم که تو بینشان بمانی
10 هجر الحبیب روحی و هما بلامکان حجبا عن المدارک لنهایه التدانی
11 و هوائه ربیع نضرت به جنان و جنانه محیط و جنانه جنانی