- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من کیستم شکستهدل هیچکارهای سرگرم جلوهای و خراب نظارهای
2 زین آتشی که عشق تو افروخت در دلم فریاد اگر به خرمنت افتد شرارهای
3 در چنگ آفتم چو دهد شوق مو کشان بر من هزار رشتهٔ تدبیر تارهای
4 هر پارهای ز دل به جگر گوشهای دهم فارغ مگر شوم ز غم خویش پارهای
5 با من رقیب ساده درافتاد بیجهت چون آبگینهای که درافتد به خارهای
6 بیآفتاب روی تو هر شام تا سحر داغیست تازه بر دلم از هر ستارهای
7 فردا که دوست خوان کرم در میان نهد گیرد به قدر حوصله هرکس کنارهای
8 بیچارگیست کار فغانی و در غمش هرکس کند برای دل خویش چارهای