من کیستم شکسته‌دل از بابافغانی شیرازی غزل 523

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

من کیستم شکسته‌دل هیچکاره‌ای

1 من کیستم شکسته‌دل هیچکاره‌ای سرگرم جلوه‌ای و خراب نظاره‌ای

2 زین آتشی که عشق تو افروخت در دلم فریاد اگر به خرمنت افتد شراره‌ای

3 در چنگ آفتم چو دهد شوق مو کشان بر من هزار رشتهٔ تدبیر تاره‌ای

4 هر پاره‌ای ز دل به جگر گوشه‌ای دهم فارغ مگر شوم ز غم خویش پاره‌ای

5 با من رقیب ساده درافتاد بی‌جهت چون آبگینه‌ای که درافتد به خاره‌ای

6 بی‌آفتاب روی تو هر شام تا سحر داغی‌ست تازه بر دلم از هر ستاره‌ای

7 فردا که دوست خوان کرم در میان نهد گیرد به قدر حوصله هرکس کناره‌ای

8 بیچارگی‌ست کار فغانی و در غمش هرکس کند برای دل خویش چاره‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment