سپید گشت دو چشمم در انتظار از سحاب اصفهانی غزل 311

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

سپید گشت دو چشمم در انتظار نگاهی

1 سپید گشت دو چشمم در انتظار نگاهی که سوی من کند اما نکرد چشم سیاهی

2 زبیم آنکه ندانند کیست قاتلم افغان که جانب تو نکردم به حشر نیز نگاهی

3 فتد به گردن من جرم خون من به قیامت که کودکی تو و نبود هنوز بر تو گناهی

4 به غیر دل که مجال سخن بر تو ندارد ز من فغان که ندارد کسی بکوی تو راهی

5 مبر گمان که زجور فلک کسی بود ایمن مگر کسی که به میخانه یافته است پناهی

6 ز جور دهر چنین سوزم از چه من که توانم به خرمنش فگنم آتش از شراره ی آهی

7 (سحاب) تخم وفا را به زمین که فشاندم به غیر خار ندامت از آن نرست گیاهی

عکس نوشته
کامنت
comment