-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر خورم گرداب سان دریای آب باز ننشیند دلم از التهاب
2 سخت دلتنگم بگو مطرب سرود سخت مخمورم بده ساقی شراب
3 از لب لعلت نمک باید که گشت مرغ دل از آتش هجران کباب
4 گر محاسب باز عشق تند خوست پاک خواهد بود در محشر حساب
5 ناگزیر آمد ولی طرفی نبست سایۀ مسکین ز وصل آفتاب
6 مانده ام با اضطراب موج عشق بر سر دریای حیرت چون حباب
7 گر زمن پرسی سرای می فروش گویم آنجا رو که دیوارش خراب
8 گریم و ترسم که باشد گریه ام پیش یار سنگدل نقشی بر آب
9 دوش میدیدم که پیر معنوی می سرود این نغمه را خوش با رُباب
10 آنکه کشتی راند در خون قتیل موج اشک ما کی آرد در حساب