بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

خواه در معمورهٔ جان خواه از بیدل دهلوی غزل 1764

غزل 1764 ام از 2828 غزلیات

خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش

1 خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش با هزاران در پس دیوار خود چون شانه باش

2 چشم منت جز به نور عشق نتوان آب داد صیقل آیینه‌ای خاکستر پروانه باش

3 دعوی قدرت رها کن هیچ‌ کارت بسته نیست ای سراپایت کلید فتح بی‌دندانه باش

4 دشت سودا گرد آثارش سلامتخانه است در پناه سایهٔ مو چون سر دیوانه باش

5 کاروان عمریست از پاس قدم پا می‌خورد پیرو محمل‌کشان لغزش مستانه باش

6 بیوفایی صورت رنگ بهار زندگی‌ست آشنای خویش شو یعنی ز خود بیگانه باش

7 مستی سرگشتگان شوق ناهنجار نیست شعلهٔ جواله شو سر بر خط پیمانه باش

8 تا تأمل می‌گماری رفته‌اند این حاضران چشم بر محفل گشا و گوش بر افسانه باش

9 عالمی مست خیال نرگس مخمور اوست گر تو هم زین نشئه بویی برده‌ای میخانه باش

10 بیدل اجزای نفس تا کی فراهم داشتن پای تا سر ریشه‌ای بی‌احتیاط دانه باش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش

شاعر شعر خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش چه کسی است ؟

شاعر شعر خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش بیدل دهلوی می باشد.

شعر خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش چیست ؟

قالب شعر خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش غزل است

مضمون اصلی شعر خواه در معمورهٔ جان خواه در ویرانه باش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر