- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد چه کارها که به فرمودهٔ فراق نکرد
2 زمانه وصل ترا سد سبب مهیا ساخت ولی چه سود که اقبالم اتفاق نکرد
3 هزار نقش وفاقم نمود ظاهر بخت ولیک باطن خود ساده از نفاق نکرد
4 کلید دار عنایت وسیلهها انگیخت ولیک بخت بدم با تو هم وثاق نکرد
5 چه ذوق از اینهمه تنگ شکر، که بخت گشود چو دفع تلخی هجر تو از مذاق نکرد
6 شد از فراق به یک ذره صبر راضی و نیست کسی که طاقت او را غم تو طاق نکرد
7 مذاق وحشی و این درد و غم که ساقی وقت نصیب ساغر ما بادهٔ رواق نکرد