چه باشد جان که عاشق در ره از قدسی مشهدی غزل 181

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

چه باشد جان که عاشق در ره جانان برافشاند

1 چه باشد جان که عاشق در ره جانان برافشاند ز جان بهتر نثاری بایدش تا آن برافشاند

2 شود جیب و کنار عالم از یاقوت اشکم پر چو چشم خون‌فشانم دامن مژگان برافشاند

3 به گردن طوق عشق از زلف ترسازاده‌ای دارم که گر صد ساله زاهد بیندش ایمان برافشاند

4 نخواهد بعد مردن هم غبارم دامنش گیرد به ناز از تربتم چون بگذرد دامان برافشاند

5 چنین کان غمزه فتان سر خون‌ریختن دارد سزد گر صد مسیح و خضرمشرب جان برافشاند

6 کهن ریش دلم دارد غباری تازه شستی کو که بر رخسار زخمم آبی از پیکان برافشاند

عکس نوشته
کامنت
comment