چه باشد گر ز من یادت از کمال‌الدین اسماعیل غزل 34

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

چه باشد گر ز من یادت نیاید

1 چه باشد گر ز من یادت نیاید که از دوری فراموشی فزاید

2 ز چشمت چشم پرسش هم ندارد که از بیمار پرسش خود نیاسد

3 مکن، بر جان من بخشایش کن بگو آخر که آن مسکین نشاید

4 سلامی از تو مرسومست ما را پس از سالی مرا مرسوم باید

5 چرا بربستی از من راه پرسش؟ مگر کاری ترا زین می گشاید؟

6 بجان تو که اندر آرزویت مرا یک روز الی می نماید

7 بشب می آورم روزی بحیلت که شب آبستنست تا خود چه زاید

عکس نوشته
کامنت
comment