هرجای که رفتیم و به از الهامی کرمانشاهی غزل 6

الهامی کرمانشاهی

آثار الهامی کرمانشاهی

الهامی کرمانشاهی

هرجای که رفتیم و به هرسو که دویدیم

1 هرجای که رفتیم و به هرسو که دویدیم غیر از تو در آیینهٔ آفاق ندیدیم

2 بس بادیه گشتیم و بدیدیم در آخر تو همره ما بودی و بیهوده دویدیم

3 بیهوده نگشتی تو اسیر نگه ما دام از مژه ی چشم به راه تو تنیدیم

4 بوی دل پر خون به مشام آمدی از وی در باغ جهان هر گل نورسته که چیدیم

5 دل خون شد و از دیده برون رفت و جگر سوخت تا قطره ای از باده ی عشق تو چشیدیم

6 مهر تو به عالم نفروشیم که او را با گوهر جان ای دُر یکدانه خریدیم

7 الهامی اگر پیرو مایی قدمی نِه با ما که به سرمنزل مقصود رسیدیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر