-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کجا عکس جمال یار میافتد در آب گویی از گلشن گل بیخار میافتد در آب
2 باز میدارد ز رفتن بحر را حیرت مگر سایه آن سرو خوشرفتار میافتد در آب
3 یک نگاهی کن که میگردد صدف را آب دل عکس این بادام تا از بار میافتد در آب
4 جوش دریا ماهیان را سوخت از حسرت مگر پرتویی زآن آتشین رخسار میافتد در آب
5 خوشه مرجان چو بید واژگون آشفته شد سایه زلفش ز بس بسیار میافتد در آب
6 ابر تا بگذشت از دریای آن گلزار حسن قطره چون گلگوشه دستار میافتد در آب
7 دید تا قصاب چشمش را دلش در خون نشست شد چو طوفان، ناخدا ناچار میافتد در آب