هرجا که بود روز خوش از نظیری نیشابوری غزل 333

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش

1 هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش آمد به این دیار که باد این دیار خوش

2 هر جنس خوش که ابر و زمین صرفه کرده بود شد صرف این بهار که باد این بهار خوش

3 دارم درین دیار مغان شیوه دلبری بی خود خوش و میانه خوش و هوشیار خوش

4 چون پیک نوبهار درآید به بوستان از در درآید و کشمکش در کنار خوش

5 دستار افکند خم کاکل پراکند کاین است وضع صحبت و زینسان نگار خوش

6 شاد و شکفته مطرب و ساغر طلب کند یک سو نهد حجاب و درآید به کار خوش

7 هرگه کند شتاب به رفتن که دیر شد تسکین دهم دلش که سکون و قرار خوش

8 تا دم زند که روز چه رفت وز هفته چند نگذارمش شمار، که نبود شمار خوش

9 او در وداع و من به جزع کز می و بهار رطلی سه چار مانده و روزی سه چار خوش

10 ساغر کنم لبالب و گویم سبک بنوش در موسم بهار نباشد خمار خوش

11 چندان که گویمش گذران است عمر باش گوید صبا روانه به و گل سوار خوش

12 کاری به لابه پیش «نظیری » نمی رود باشد به او گذاشتن اختیار خوش

عکس نوشته
کامنت
comment