بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش از بیدل دهلوی غزل 782

غزل 782 ام از 2828 غزلیات

راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست

1 راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست درآتش است نعل سپندی‌که جسته نیست

2 جز وحشت از متاع جهان برنداشتیم بر ما مبند تهمت باری ‌که بسته نیست

3 دیوانهٔ تصرف دشت محبتم خاری نیافتم‌که به پایی شکسته نیست

4 صد رنگ جیب غنچه وگاب واشکافتیم رنگینیی به الفت دلهای خسته نیست

5 افسون حیرتم ز تو قطع نظر نکرد پیچیده است رشتهٔ سازم‌ گسسته نیست

6 افسردگی به شعلهٔ همت چه می‌کند خورشید زبر خاک هم از پا نشسته نیست

7 دل جمع‌ ‌کن‌، به حاصل اسباب پر مناز گل را حضورغنچه درآغوش دسته نیست

8 در کارخانه‌ای ‌که شکست آب و رنگ اوست کار دگر چو بستن دل دست بسته نیست

9 بیدل به طبع بیخود‌ی‌ات بوی راحتی‌ست رنگی‌شکسته‌ای‌که به‌رنگ شکسته نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست

شاعر شعر راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست بیدل دهلوی می باشد.

شعر راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست چیست ؟

قالب شعر راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست غزل است

مضمون اصلی شعر راحت‌ کجاست گر دلت‌ از خویش رسته نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر