جایی که عقل دامن تدبیر از اسیر شهرستانی غزل 393

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت

1 جایی که عقل دامن تدبیر می گرفت دیوانه زلف حلقه زنجیر می گرفت

2 گر داغ او نبود چه می کرد شب کسی شمع نفس ز آتش دل دیر می گرفت

3 آهن به کوهسار ز پیچیده ناله ام تاب از برای جوهر شمشیر می گرفت

4 تأثیر ناله چاشنی شهد زندگی است گر نیستان نبود دل شیر می گرفت

5 در بزم می اسیر شب از وصف طره ای صد جا زبان شوخی تقریر می گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment