- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کجا در غربتم یک همدم دیرین شود پیدا؟ به جز شمعم که گاهی بر سر بالین شود پیدا
2 به گوش منصفان کافی بود صاحب طبیعت را اگر در صد غزل یک مصرع رنگین شود پیدا
3 قیامت باشد آن روزی که خورشید و نگار من ز یک سو آن شود طالع ز یک سو این شود پیدا
4 اگر از تیشه فرهاد کس آیینهای سازد عجب دارم در آن جز صورت شیرین شود پیدا
5 پریشان زلف و می در دست و مژگان بر سر شوخی که را ماند به جا دین چون به این آیین شود پیدا؟