جایی که دامگاه غزال از اسیر شهرستانی غزل 304

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

جایی که دامگاه غزال رمیدگی است

1 جایی که دامگاه غزال رمیدگی است صیاد چاره وحشت در خون تپیدگی است

2 احرام طوف کعبه دیدار بسته ایم در بند زاد و راحله بودن ندیدگی است

3 یک دیده خواب راحت سیمابم آرزوست بی طاقتی به مذهب ما آرمیدگی است

4 کی می رسد به گوشه ابروی او هلال این دلکشی به زورکمان کشیدگی است

5 مشکل که در قلمرو هستی به هم رسد آسایشی که در قدم دل دویدگی است

6 هرگز نخوانده است محبت شعاریم بیگانه ای که یک لقبش نور دیدگی است

7 آیینه شکسته به قاصد نموده ام یک شمه شکوه دل از آن نور دیدگی است

عکس نوشته
کامنت
comment