کجا کسی غم شبهای تار من از طبیب اصفهانی غزل 62

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

کجا کسی غم شبهای تار من دارد

1 کجا کسی غم شبهای تار من دارد بحز وفا، که سری در کنار من دارد؟

2 باین خوشم که تو را شرمسار من سازد تحملی که دل برد بار من دارد

3 سزای دوستیم بین که هر کجا ستمی است ذخیره از پی جان فگار من دارد

4 گذشت یار زمن سرگران و دانستم که کار با من و با روزگار من دارد

5 چرا خموش نباشم چو بشنوی از من شکایتی که دل بیقرار من دارد

6 مبادا از تو خیالم بجز خیالت اگر گذار در دل امیدوار من دارد

7 زدود آه دل من طبیب معلومست که آتشی بکمین خار خار من دارد

عکس نوشته
کامنت
comment