کجا قاصد برم با نامه از ابوالحسن فراهانی غزل 22

ابوالحسن فراهانی

آثار ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانی

کجا قاصد برم با نامه آن دلستان آید

1 کجا قاصد برم با نامه آن دلستان آید به بخت من صبا بی بوی گل از گلستان آید

2 از آن نام تو دایم بر زبان دارم که گر یک دم شوم خامش ندارم صبر کز دل بر زبان آید

3 دم مردن ز مردن نیستم غمگین، از آن ترسم که گردم خاک و پیکانت برون از استخوان آید

4 زخوی نازکت جانا چنان اندیش ناکم من که گر با خود سخن گویم ترا ترسم زیان آید

عکس نوشته
کامنت
comment